نقش پیش بینی در پیشگیری حفاظتی
تهديدات و آسیب هاي حفاظتي، ضرورت پرداختن به پيش بيني و برداشتن گام هايي جلوتر از زمان براي ايجاد آمادگی هاي لازم به منظور پيشگيري از وقوع حوادث و شكست هاي حفاظتي و مواجهه با نا امنی هاي احتمالي آينده،پیش بيني و مقابله با تهديدات ضروري می نمايد.
لازمه زندگي در عصر انقلاب دانايي، پيش بيني و مطالعه آينده به عنوان علمي پيشرفته براي شناخت فرصت ها و تهديدهاي پيش روست. پيش بيني امروزه در همه علوم، بخشي از ثمرات شناخت و يكي از غايات همه علوم است و به عنوان دانشي نو در سا لهاي اخير توسعه قابل ملاحظه اي يافته است. پيش بيني و دادن هشدار به موقع به مسئولين و فرماندهان به منظور جلوگيري و پيشگيري از آسیب ها و تهديدات حفاظتي، يكي از كار ويژه هاي سازمان حفاظتي و امنيتي در پيشگيري حفاظتي است و اين كاركرد به علت اهميتش بيش از هر كاركرد ديگري نيازمند اتخاذ سامانه هاي روشمند و توجه بيش از پيش مديران عالي به آن است.
در سازمان حفاظتي و امنيتي نگاه و رويكرد پيشيني و پرهيز از عمل پسيني يك ضرورت جدي است، زيرا حفاظتي كه آينده نگر نباشد و در ارزيابي مسائل حوزه مأموريتي نگاه به جلو نداشته باشد به طور قطع و يقين بر اوضاع و احوال محيط خود اشراف نخواهد داشت و در ارزيابي و برآوردها، منحرف و دچار خوش بيني مي شود و در امر پيشگيري و درمان به موقع ناتوان خواهد بود.
بنابراين تصميم گيران همواره نيازمند پيش بيني دقيق آسيب پذيري ها، تهديدات و فرصت هاي آينده براي پيشگيري از هرگونه تخلف و جرائم بوده، چون هدف اساسي در پيش بيني هاي امنيتي، شناخت وكالبدشكافي تهديدات، فرصت ها و آسيب پذيري ها است؛ لذا مي توان گفت كه مسأله پيشگيري به عنوان مهم ترين بخش مأموريتي همواره دغدغه قريب به اتفاق مسئولين بوده، پيش بيني، موضوعي مهم و اجتناب ناپذير در برنامه ريزي و سياست گذاري هاي حفاظتي و امنيتي و داراي نقش اساسي در پيشگيري و جلوگيري از حوادث و اتفاقات ناخوشايند، غافلگيري، فريب و شكست هاي حفاظتي و همچنين برآورد تهديدات و آسیب پذیری ها است.
مفهوم پیش بینی
پيش بینی از نظر لغوي در فرهنگ فارسي فرهنگ هاي دهخدا و معين به معني دور انديشي، عاقبت انديشي، عاقبت بيني، دانايي و دريافتن و گفتن حوادث قبل از وقوع آنها آمده است. از نظر اصطلاحي نيزهمان طور كه از مفهوم آن استنباط مي شود ناظر بر آينده و مسائل و رويدادهاي مربوط به آن است.
چنانچه اين واژه با پسوند حفاظتي يا اطلاعاتي همراه شود ضرورت جزم و دورانديشي موضوع را مضاعف و مهم تر مي نماياند.
تعریف پیش بینی
پيش بيني، فرايند تخمين رويدادهاي آينده از طريق تحليل داده هاي گذشته است به گونه اي كه داده هاي گذشته به طور منظم با يك روش از پيش تعيين شده جهت برآوردي از آينده با يكديگر تركيب مي شود.
پیشگیری حفاظتی
پيش بيني، شناسايي و برآورد عوامل خطر آسيب ها و تهديدهاي حفاظتي و عوامل حمايتي فرصت ها و قوت هاي حفاظتي و انجام اقداماتي براي از بين بردن زمينه يا كاهش عوامل خطر و افزايش عوامل حمايتي است.
ويژگي ها و خصوصيات پيش بيني:
- پيش بيني يك فرايند است، يعني به صورت تدريجي و طي مراحلي چند صورت می گيرد.
- مبتني بر يك الگوي نظري يا رويكرد مشخص و پيش فر ضهاي معيني مي باشد.
- برآيندي از دو بردار مهم يافته هاي تجربي و استنباطات شهودي است و توجه به هر دو بعد مهم است.
- انواع سناريوها و احتمالات ممكن، در آن مورد بررسي قرارمي گيرد.
- بر مبناي عقلايي و علمي به دست می آيد.
- هرگونه پيش بيني مستلزم انجام سنجش، اندازه گيري و تجزيه و تحليل چه به صورت ذهني و چه از طريق محاسبات كمي است.
- پيش بيني جنبه تخميني و تقريبي دارد و بر احتمال وقوع رويدادها تأكيد دارد نه بر حتمي بودن آنها. اگر چه تلاش بر آن است كه با استفاده از رو شهاي علمي و آماري اين تخمين ها به واقعيت نزديك شود.
- دامنه شمول پيش بيني گسترده است و كليه عوامل و عناصر مورد نظر كه جهت تحقق يك هدف معين ضروري است را در بر م يگيرد.
- موضوع مورد پيش بيني بايد قابل محاسبه و ارزيابي باشد و تا حد امكان پيش بيني درباره آن، با استفاده از رو شهاي عيني و قابل ارزيابي، صورت پذيرد.
- پيش بيني يك رويداد، پديده يا عنصر، مستلزم بررسي همه جانبه و به تصوير كشيدن آن از ابعاد مختلف كمي، كيفي، محتوايي، جهتي و … است.
- پيش بيني هدف مدار است.
- پيش بيني افق يا دوره زماني معيني را مي طلبد.
به طور كلي، هدف عمده پيش بيني، رسيدن به دانش و آگاهي در مورد حوادث مجهول و نامعلوم آينده است، كه در تصميمات ما نقش مهمي دارد.
گام هاي اساسي براي پیش بيني:
هفت گام اساسي زير براي انتخاب و به كارگيري يك الگوي پيش بيني بايد برداشته شود. اين گامها عبارت است از:
گام اول: تبيين مسئله يا هدفي كه پيش بيني مي خواهد به آن بپردازد.
گام دوم: گردآوري داده هاي واقعي و در دسترس مرتبط با داخل و خارج سازمان، اين كار مي تواند ازطريق بررسي فعالي تهاي محيطي انجام پذيرد.
گام سوم: تعيين اينكه كدام روش پيش بيني و چه نوع داده هايي بهترمي تواند اهداف سازماني را تأمين نمايد.
گام چهارم: ايجاد فرضيات خوب براي هر يك از عوامل و عناصر مورد پيش بيني.
گام پنجم: مقايسه پيش بيني با انتظارات سازمان.
گام ششم: تحليل واريانس بيشتر پيش بيني ها، انحراف از يك نوع يا موارد ديگر را نشان می دهد. لذا آنها با دقت بايد تجزيه و تحليل شود تا مشاهده گردد كه آيا آنها ناشي از فرضيات يا مباني پيش بيني بوده يا خطري ديگر رخ داده است.
گام هفتم: تعديل پيش بيني و در صورت لزوم تنظيم مجدد آن براي اينكه به صورت بهتري منعكس كننده واقعيات باشد.
انواع تکنیک ها يا الگوهاي پيش بينی:
تكنيك ها يا الگوهاي پيش بيني عموماً بر سه دسته است: تكنيك هايكمي،كيفي و تركيبي
در تكنيك هاي كمي، بر اساس داده هاي كمي آمار و ارقام و تجزيه و تحليل هاي آماري و رياضي و در تكنيك هاي كيفي، بر اساس داده هاي ذهني عقايد، تجربيات و قضاو تها و بدون نياز به داده هاي تاريخي، از طريق تجزيه و تحلي لهاي ذهني كه مبتني بر بصيرت هاي دروني و شهودي است پيش بيني وجود دارد كه شواهد حاكي از آن ” پيش بيني تركيبي”صورت مي گيرد. نوع ديگري از پيش بيني موسوم به است تركيب نمودن رو شها در انواع مختلف پيش بيني مي تواند دقت و درستي آنها را افزايش دهد. البته اين امر معنايش آن نيست كه هر نوع تركيبي براي هر وضعيتي مناسب است يا اينكه براي هر وضعيت و موضوع مورد پيش بيني الزاماً روش تركيبي سودمندتر است، بلكه انتخاب نوع تركيب و اصولاً تعيين ضرورت انتخاب رو شهاي تركيبي خود ضرورتي است. تركيب پيش بيني ها، راهي را براي جبران
ناكارآمدي هاي روش پيش بيني خاص در اختيار مي گذارد. با انتخاب روش هاي مكمل، نقصان هر روش با
مزاياي روش ديگر جبران می شود.
نتيجه آنكه پيش بيني كمي را زماني مي توان به كار برد كه سه شرط وجود داشته باشد:
- اطلاعات راجع به گذشته در دسترس باشد.
- اين اطلاعات را بتوان به شكل داد ههاي عددي نمايش داد.
- بتوان چنين فرض كرد كه بعضي از جوانب الگو و روابط ميان پديده هاي مرتبط با گذشته در آينده نيز پايه و اساس كليه روش هاي پيش بيني فرض پيوستگي نيز ادامه پيدا مي كند. اين فرض با عنوان كمي و كيفي را صرف نظر از ميزان پيچيدگي آنها تشكيل می دهد.
چرايي و چگونگي نقش پيش بيني در پيشگيري حفاظتي:
مسأله پيش بيني در نظام تصميم گيري امري بسيار جدي است و براي پرهيز از روزمرگي و تحقق اهداف كلان حتماً بايد بر پيش بيني متمركز شد.
در تجزيه و تحليل هاي حفاظتي و امنيتي معمولاً يكي از محصولات پيش بيني، هشداردهي است كه به موجب آن؛ از غافلگيري و شكست هاي حفاظتي پيشگيري و ممانعت به عمل مي آيد.
حال بايد بدانيم در پيشگيري حفاظتي چه چيزي را بايد پيش بيني كرد؟ به نظر مي رسد اولويت اول پيش بيني در پيشگيريحفاظتي،پيش بيني تهديدات مختلف در حوزه اهداف مرجع حفاظتي است. البته پيش بيني فرصت ها و آسيب پذيري ها نيز مي تواند مدنظر باشد، ولي توجه به پيش بيني را مي توان به معناي كسب آگاهي در مورد رويدادهاي نامشخصي دانست كه احتمالاً در آينده رخ خواهد داد.
امروزه پيشگيري در سازمان حفاظتي-امنيتي جز از دريچه پيش نگري و پيش بيني نمي تواند تحقق يابد زيرا سرعت تحولات بسياري از بسترهاي حياتي و كليدي را تحت الشعاع خود قرار داده است.سرعت پرشتاب تحولات و دگرگون يها و گسترش روز افزون فناوري هاي نوين صرف نظر از نگاه فرصت محور به آنها، به طور طبيعي تنوع و پيچيدگي تهديدات و آسيب هاي حفاظتي و چالش هاي زيادي را نيز به همراه دارد. لذا با توجه به اينكه پيش بيني و آينده نگري يكي از كاركردهاي تهاجم به زمان و تحولات پيش روي است بايستي بتواند با قامتي بلند، مأموريت پيشگيري و مقابله با تهديدات را به انجام برساند.
همان گونه كه ديده مي شود نتيجه مستقيم و نخست تحليل و بررسي اطلاعات، بايد به پيش بيني منتهي شود و در كنار اين فرايند دو موضوع سناريوسازي و پيشگيري از غافلگيري به عنوان نتايج تبعي و عرضي مي تواند در فرايند تصميم سازي بسيار كارآمد جلوه كند. با اندك تأملي م يتوان به اين نكته دست يافت كه روند جمع آوري ها و تحليل اطلاعات آن هنگام كارآمد و مناسب است كه ضريب صحت و مقرونيت به واقع را در پيش بيني افزايش دهد. در غير اين صورت م يتوان گفت نقض غرض رخ داده، آنچه هدف اصلي از اين امر است مقدور نخواهد گرديد. به طور طبيعي افزايش ضريب صحت در امر پيش بيني تابعي از صحت اطلاعات و تجزيه و تحليل آنها است. پيش بيني خود في نفسه نمي تواند تصحيح كننده اطلاعات يا تحليل اين اطلاعات باشد، بلكه امري است كه به نحوي از آنها منتج مي گردد.
بنابراين مي توان گفت در شماي ترسيم شده از روابط ميان اطلاعات و پيش بيني، اطلاعات پايه هاي اوليه پيش بيني را فراهم آورده، در بوته تحليل و بررسي مي تواند زمينه ساز پيش بيني ها گردد. سناريوسازي يكي از مراحل هم عرض در فرايند پيش بيني است. از اين رو نمي توان گفت سناريوها حتماً پس از پيش بيني ها طراحي مي گردد بلكه بايد گفت سناريوها در واقع در حين پيش بيني ها تكوين مي يابد و سپس شكل گرفته، ساخته مي شود.
اين مرحله را مي توان از مراحل اصلي در فرايند تصميم گيري ها به شمار آورد. شايد بتوان گفت كه اين مرحله تجلي همه مراحل گذشته در فرايند تصميم سازي است. با اين توجه مي توان گفت كه پيش بيني ها در طراحي سناريوها كاربردهاي عرضي و در تصميم گيري ها كاربردهاي طولي دارد.
هرچند سناريوها در موضوع تصميم گيري ها كاربرد طولي جداگانه اي دارد ولي نمي تواند ارتباط مستقيم آنها را پيش بيني و در سير طولي و عرضي توأمان بررسي كرد. آنچه در طراحي سناريوها بيش از هر چيز ديگري حائز اهميت است آنكه بتوان عوامل و اركان تشكيل دهنده يك سناريو را نخست بر اساس پيش بيني ها پديده شناسي نمود سپس جايگاه دقيق آن را با تعيين روابط طولي و عرضي در الگو مورد نظر مشخص كرد. همچنين در سايه اين پيش بيني، پيشگيري حفاظتي حاصل مي گردد كه موجب خنثي سازي تهديدات، كاهش تهديد يا آسيب، مقابله با اثرات و پيامدها، جلوگيري از غافلگيري، فريب و شكست حفاظتي،اطلاع رساني و هشداردهي به مسئولين و تصميم گيران و تغيير رويكرد از پيگيري به پيشگيري مي گردد.
بدون دیدگاه